۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۵ شوال ۱۴۴۵ - ۳۶ : ۰۹
سفرنامه اربعین؛
پیرمرد با اضطراب و لرزش دستان پینه بستهاش گفت: زنم، زنم، پیرزنی گم شده نمیدونم کجاست؟ سر و دستش را به آسمان بلند کرد و ادامه داد: خدا چه کار کنم، پیرزن راه هم نمیتونه بره، دستش را من میگرفتم! فلان فلان شدهها تقصیر آخوندهاست! حالا چه کار کنم؟
کد خبر: ۱۰۱۴۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶